عاشق خدا دمی ازیاد معشوقش الله غافل نمی شود چون عشق به الله تنها بهانه زیستنش می باشد و عاشق خدا اگر حس کند روزی از معشوقش دور مانده زمان مرگش میرسد زیرا بی عشق بخدا زنده بودن را نمی خداهد
پرواز را پری می خواهد ولی عاشق الله به پر پرواز نیازی ندارد چونکه در سرزمین قلبش با تمرکز به سوی معشوقش الله پر می کشد و او را در کنار قلبش حس می کند و هرگز دلش نمی خواهد لحظه ای حس زیبایی همچو ان را ترک نماید
دلم میخواهد سوار بر پرنده خیالم شوم و بسوی معشوقم الله پر کشم و در کنار معبودم فرود آیم و با عشقم الله به راز و نیاز عاشقانه پردازم و به معشوقم بگویم که ای خدای مهربان هیچ عشقی را در این دنیا با خالقم عوض نمیکنم و تنها اللهم آرامش دهنده قلبم هست و من تنها عشقش را می خواهم و او را می پرستم و عاشقش هستم.
عشق پاک عاشق به معشوق را هیچ نیرویی نمی تواند کم و متزلزل نماید چون نیرو و کشش عشق واقعی آنقدر قوی و محکم است که با هر که مانع رسیدن به معشوقش شود مقابله می کند او را از سر راه برمی دارد تا به معشوق رسد و در کنارش ارام و قرار گیرد.
عشق پاک و آسمانی خدا را هیچ نا خالصی نمی تواند لکه دار کند چون آنقدر پاک و مقدس است هرگز کسی موفق نخواهد شد تا که وصله ای ای ناجور به آن زنند و آن را بد نام سازنند.
عشق خدا در بند بند وجو.د عاشق خدا رخنه نموده و ریشه دوانیده و هرگز از وجودش جدا نمی شود چون هر که عشق خدا را تجربه کند و لذتش را حس نماید هرگز راضی نمی شود لحظه ای هر چند کوتاه بین او و معشوقش الله جدایی افتد.
عاشق خدا از زمانی که عشق خدا را در زندگی تجربه کرده هرگز نمی تواند عشقش را لحظه ای از قلبش بیرون نهد چون عاشق تا رضایت معشوق را جلب نکند هرگز به آرامش نمی رسد .
دلم می خواهد سوار بر قالیچه پرنده رویاهایم شوم و با سرعت نور به سوی معشوفم حق تعالی روم و تا سپیده صبح به راز و نیاز عاشقانه پردازم وسر سجاده عشق سجده شکرش را بجای آورم
تاوان عشق گذشت وایثار و علاقه و شیدایی و یکرنگی و قلبی لبریز از مهر و محبت است عاشق بی قرار حاضر است همه اینها را در طبق اخلاص نهد و تقدیم معشوقش نماید تا شاید نیم نگاهی به او نماید و برق نگاهش دل عاشق را نورانی و شاد سازد
عشق عاشق خدا به معشوقش الله مانند ظرف پر از عسل است عاشق مشتاق با سخترین موانع دست و پنجه نرم می کند تا که خود را به ان ظرف عسل رساند و انقدر تلاش می کند تا که خود را نزدیک و نزدیکتر کند و از شهد شیرینش نوشد و در کنار معشوقش زیباترین حس زندگی را تجربه نماید
عاشق قلبی دارد به وسعت دریای بیکران که ناخدایی ماهر همچو عاشق می تواند ان دریای بیکران را در نوردد و به دیدار معشوقش رود تا در زیر آسمان کبود خدا تک و تنها با معشوقش به گشت و گذار پردازد و اززیبایی خلفت آفریدگاری بهره برد
عاشق خدا وفتی یک بوته گل زیبا که یکی از نعمتهای خلقت آفریدگاری است را با دقت می نگرد انگار معشوقش الله را می بیند که خلقت زیبایی را خلق کرده تا حضورش را در انجا به عاشق خدا اعلام کند عاشق خدا وقتی بر جایی که معشوقش قدم نهد را می نگرد مات و مبهوت می شود و دلش می خواهد ان قسمت از زمین را جدا کند و در دفتر خاطرات عشقش به یادگاری نگاه دارد .
سر چشمه عشق مهر و محبت است عاشق از سرچشمه عشق معشوق آرام آرام مهر و محبت می نوشد روز به روز عاشق و عاشقتر می شود و تا ابد در کنار معشوق از ان چشمه می نوشد وهرگز سیراب نمی شود .
خاطره عشق مجنون عاشق را بی تاب و توان نمود تا با چه نقشه ای معشوق را به سوی خود کشد تا که از بودنش در کنار خود آرام و قرار گیرد و احدالناسی نتواند او و معشوقش را از هم جدا نمایند
وصال یار عاشق دلخسته را به تکاپو می اندازد که چگونه با چه ترفندی معشوق را به کلبه قلبش دعوت کند و در کنارش به آرامش رسد تا که لحظه ای از دیدارش محرم نشود وتا مبادا تک وتنها شود
در جوش و خروش چشمه قلبم درحال غرق شدن می باشم که ناگه دستان گرم عاشقی به سویم دراز شد و مرا از ان مهلکه نجات داد و زیر گوشم زمزمه های عاشقانه خواند و مرا به سرزمین رویاها بردتا که همیشه در کنار هم باشیم تا هیچ کسی نتواند بین ما فاصله اندازد .
غنچه مهر و محبتی در دلی کسی که عاشق خدا شد آرام آرام شروع به شکفتن نمود و ناگه عطر دل انگیزش همه جای جای کلبه فلبش را فرا گرفته و از بوی دل انگیزش سرمست و سرخوش شد و روز به روز عاشق و عاشقتر از فبل شد تا جایی که فقط معشوقش الله را می خواهد تا که با او رازهای نهان قلبش را گوید در کنار معشوقش به آرامش رسد.
هر کسی عشق را انکار کند انگارقلب ندارد و عقلش هم ضایع است هر که خالقش حق تعالی نشناسد و به او عشق نورزد و به یاد نداشته باشد جایگاه خالق و مخلوق را دلش از سنگ و بجای مغز در سرش کاه می باشد و از کاه هم توقع بیشتری نباید داشت.
همه عاشقان الله دنیا با هم یک صدا و متحد ترانه عشق می سرایند و در فراق معشوق خود الله چه اه ها می کشند تا که بتوانند لحظه ای به دیدارش روند و عشق پاکشان را در طبق اخلاص نهند و تقدیم ان یکتای بی همتا نمایند .
عاشق آنقدر بی تاب یار است که نه شب می شناسد و نه روزنه ساعت می شناسد نه دقیقه و ثانیه ای چون فقط به معشوقش فکر می کندو هیچ کسی یا چیزی یا زمانی را حس نمی کند
قلب عاشق همیشه نگران معشوقش می باشد و دائما به یادش و خطراتی که ممکن است او را تهدید کند می تپد.
برچسب:,
توسط farokhlagha |
به وبلاگ من خوش آمدید دلنوشته هایم را تقدیم همه عشاق واقعی دنیا می کنم چون می دانم انقدر عاقل و هوشیارند که عشق پاک را هرگز زیر سوال نبرند من عاشق الله همه زمزمه هایی که از اعماق قلبم نشات می گیرد را تفدیم الله معشوقم می کنم افتخار می کنم که الله عشقم را پذیرا شود ف.فتحی عاشق مخلص خدای مهربان
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
دل نوشته های من
و آدرس
ffathi62.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.